دویدن با ذهن

کلمات، مسیرهای دویدن با ذهن را نشان می‎دهند... اینجا از ادبیات، سینما و هرآنچه دوست می‎دارم می‎نویسم

دویدن با ذهن

کلمات، مسیرهای دویدن با ذهن را نشان می‎دهند... اینجا از ادبیات، سینما و هرآنچه دوست می‎دارم می‎نویسم

کافکا در کرانه

1)

"کافکا در کرانه"، نوشته ی هاروکیِ موراکامیِ_ شناخته شده در ایران_ رمانی نسبتا حجیم، اما دارای داستان جذاب و متنی خوش خوان است. داستان، به 49 فصلِ شماره گذاری شده ی بی نام و دو فصل که عنوان "پسر زاغی نام" را دارند تقسیم می شود. به طورِ یک در میان، یکی از فصل ها توسط راویِ سوم شخصِ دانای کل روایت می شود و فصل دیگر روایت اول شخصی ست از زبان قهرمان داستان. "پسرِ زاغی نام"، به نوعی خویشتنِ قوی قهرمان پانزده ساله ی کتاب است. قهرمانی که نامِ خود را به "کافکا" تغییر داده است. "کافکا تامورا" فرزند مجسمه سازِ روان پریشِ مشهوری ست و مادر و خواهرش او آنها را ترک کرده اند. شروع داستان با گفتگویِ درونیِ "کافکا تامورا" با "پسر زاغی نام است؛ گفتگویی در باره ی عملی کردن تصمیم کافکا به ترکِ خانه و گشودن گره های زندگی اش. به عنوان مثال فاصله گرفتن از پدر خود، جستجوی مادر و خواهر. پس کافکا بدون مقصدی مشخص از خانه می گریزد.. از طرف دیگر، قسمت هایی از داستان که توسط راویِ سوم شخص روایت می شود، تمرکز بر قصه ی پیرمردی به نام "ناکاتا" دارد. ناکاتا، در زمان کودکی اش که همزمان با جنگ دوم جهانی بوده، دچار حادثه ای می شود که حافظه اش را به کلی از دست می دهد. همچنین برخی دیگر از توانایی های معمولی اش را. به جای آن، توانایی حرف زدن با گربه ها را به دست می آورد. همین طور ویژگی های خاص دیگر که در طول روایت قصه خواننده با آنها همراه می شود.

همچنان که روایت از هر دو طرف پیش می رود، پس از سفرِ کافکا تامورا، ناکاتا هم به علتی مجبور به فرار می شود و سفری را به همراه شخصی به نام "هوشینو" در پیش می گیرد که مقصد نهایی اش همان شهری می شود که کافکا به آنجا رفته. نه فقط همان شهر، بلکه همان جایی که کافکا برای زندگی پیدا می کند؛ یعنی کتابخانه ای متعلق به خانواده ای مرفه و فرهنگ دوست به نام "کتابخانه ی یادگار کومورا". در همین مکان است که شخصیت های مهم دیگری وارد جریان روایت می شوند. از جمله "اوشیما" و "میس سائه کی" مدیر کتابخانه. با فرار(یا بهتر است از این به بعد بگوییم "سفر") کافکا و آمدنش به کتابخانه ی کومورا، و سرگذشت و سفر آقای ناکاتا، هزارتویی از مساله ها و معماهای پیچیده در هم، طرح می شوند و بسط می یابند.

"کافکا در کرانه"، اکثر پس زمینه های محتوایی مورد علاقه ی موراکامی و نوآوری های خاص او را در فرم های روایی، در خود دارد. پس زمینه هایی همچون "فقدان"، "زمان"، "خاطره" و ... . همچنین در مورد فرم های روایی، که از جمله مهم ترین آنها، نوعی از "رئالیسم جادویی" ست که مثلا با آنچه در نمونه های شاخص ادبیات آمریکای لاتین خوانده ایم متفاوت است. علی رغم تمام ویژگی های سبکیِ ویژه ی موراکامی و پیجیدگی پیرنگ،  داستان دارای ساختار پیرنگِ مشخصِ سه مرحله ای یا سه پرده ایست. یعنی مراحل "شروع و طرح قصه"، "اوج داستان" و "گره گشایی و پایان بندی" را می توان در آن مشاهده کرد. هر چند البته در ساخت هر مرحله، به خصوص "گره گشایی" و پایان بندی"، موراکامی شیوه ی خاص خودش را دارد و مثلا با گره گشایی کلاسیکی تفاوت های فاحش و زیادی دارد.

................................................

مشخصات کتاب من

کافکا در کرانه

هاروکی موراکامی

مترجم مهدی غبرایی

انتشارات نیلوفر چاپ پنجم پاییز 1392