درود مجید عزیز! از نوشته هایت بهره می برم؛ خوشحالم که هستی و می نویسی و به امثال من هم کلی انرژی می دهی. اگر که درباره ی پست خاصی نظر نمی دهم، مثلا درباره ی ونه گات، ... یا کتاب مورد نظر را نخوانده ام و یا سمت و سوی دیگری درحال مطالعه هستم. اما در هرحال وبلاگت را دوست دارم و مطالبت را می خوانم. زنده باشی رفیق!
سلام زیاد به اسماعیلِ باباییِ نازنین باعثِ افتخاره که اینجا رو دنبال می کنی رفیق. حالا چه سعادت خوندن کامنت هات بهش اضافه بشه چه نه، اون افتخار به قوت خودش باقیه. ممنونم ازت. لطف داری همیشه.
درود مجید عزیز!
از نوشته هایت بهره می برم؛ خوشحالم که هستی و می نویسی و به امثال من هم کلی انرژی می دهی.
اگر که درباره ی پست خاصی نظر نمی دهم، مثلا درباره ی ونه گات، ... یا کتاب مورد نظر را نخوانده ام و یا سمت و سوی دیگری درحال مطالعه هستم. اما در هرحال وبلاگت را دوست دارم و مطالبت را می خوانم.
زنده باشی رفیق!
سلام زیاد به اسماعیلِ باباییِ نازنین
باعثِ افتخاره که اینجا رو دنبال می کنی رفیق. حالا چه سعادت خوندن کامنت هات بهش اضافه بشه چه نه، اون افتخار به قوت خودش باقیه.
ممنونم ازت. لطف داری همیشه.
هزار کاکلیِ شاد
در چشمانِ توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را
ای کاش زبانِ سخن بود
آنکه میگوید دوستات میدارم
دلِ اندهگینِ شبیست
که مهتابش را میجوید
ای کاش عشق را
زبانِ سخن بود
هزار آفتابِ خندان در خرامِ توست
هزار ستارهی گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبانِ سخن بود
احمد شاملو
"آنکه می گوید دوستت دارم
دلِ اندوهگینِ شبی ست
که مهتابش را می جوید...."
............. ممنونم مرجان، به خاطر این گزینشِ خوب و به جا.
ممنونم از آن دو سه لینکی که باعث آشنایی بنده با شما و وبلاگتان شدند :)
فک کنم منم باید از همون ها ممنون باشم.
اسم این اتفاقی که افتاده رو باید بذاریم:
تقدیرِ عنصرِ میانی :))