از شما چه پنهان، خودم دوست داشتم همین جوری تفننی، قسمت هایی از داستان یا داستان هایی را اجرا کنم و فایل صوتی اش را اینجا بگذارم. اما حقیقتا وقتی چند بار امتحان کردم و اجرای خودم را گوش دادم، فهمیدم در این زمینه کُمیتم لنگ می زند. تا اینکه با روحیه دهیِ وافرِ یک دوست عزیز، گفتم امروز قطعه ی کوتاهی اجرا کنم.
از ناتوانی من که بگذریم، کیفیت دستگاهم هم مناسب نبود و مهم تر از آن، من بی تجربه هم بودم و هستم.
خدای من! این همه توضیح دادم که فقط بگویم تمام ضعف های این پنج دقیقه و خورده ای را به بزرگی خودتان ندید بگیرید. و دعا کنید نویسنده ی اینجا، دیگر به سرش نزند همچین کاری بکند.
شروع رمانِ "پدرو پارامو" از خوان رولفو:
سلام مجید عزیز
+ دانلودش کردم ولی پخش نمی شه
+ برای بقیه پستاتم بعدا و حتما میامُ می خونم
سلام مژگان جان
با برنامه های معمولی مثل km player و مدیاپلیر کلاسیک باز میشه. اما آش دهن سوزی هم نیست. منتظر بعدیاش باش رفیق جان
:))
پس دفعه بعدی کمی بلندتر و با اعتماد به نفس بیشتری بخونید.
راستش صبا جان مشکل اعتماد به نفس نداشتم. یعنی معمولا تو این زمینه زیاد مشکلی ندارم
این قسمت میکروفونش رو دور گرفته بودم و البته باید بلندتر هم می خوندم؛ کمبود تجربه ست دیگه :)
چشم. بار بعد تلاش می کنم خوب باشه
تا الان که باز نشده. دوباره اقدام میکنم بعدا.
اگه خودِ فایل منظورت هست درخت جان، با برنامه km player راحت باز میشه
جناب مویدی در اینکه صدای خوبی دارید و مستعدید هیچ تردیدی ندارم :)
برای من صداتون یادآور قصه های شب رادیوست...
اینکه به تمرین بیشتری نیاز هست و دستگاه ضبط بهتر و کمی تامل موقع خوانش متن نبایستی باعث بشه نسبت به خودتون کم مهری بکنید...من به این کم لطفی که نسبت به خودتون دارید معترضم چون منصفانه نیست!:))
با این همه من همچنان از طرفداران خوانش شما خواهم بود:)
قصه های شبِ رادیو!! در این حد! این تعریف حقیقتا خوشحالی داره.. هرچند با واقعیت فاصله داشته باشه
ممنونم ازتون. شما همیشه لطف داشتید صبا جان. این تعریف ها و حمایت ها از طرف دوستان و رفقای ارزمندی مثلِ شما، آدم رو دلگرم می کنه.
+ با این اوصاف، چشم. سعی میکنم بیشتر تمرین کنم و امکاناتش رو هم فراهم کنم. علاقه م رو به اینکه دوست دارم خوانش خوب ارائه بدم رو نمتونم پنهان کنم
ممنون از لطف شما