دویدن با ذهن

کلمات، مسیرهای دویدن با ذهن را نشان می‎دهند... اینجا از ادبیات، سینما و هرآنچه دوست می‎دارم می‎نویسم

دویدن با ذهن

کلمات، مسیرهای دویدن با ذهن را نشان می‎دهند... اینجا از ادبیات، سینما و هرآنچه دوست می‎دارم می‎نویسم

دوباره تنها شدیم

"ادگار لورنس دوکتروف" هم ترکمان کرد. او هم رفت. بدرود.

حالا دوباره باید جمله های آغازین رمان بی نظیر "مرگِ قسطی" "سلین" را با خودم تکرار کنم:

"دوباره تنها شدیم. چقدر همه چیز کند و سنگین و غمناک است... به زودی پیر می‎شوم. بالاخره تمام می‏‎شود. خیلی‎ها آمدند اتاقم. خیلی چیزها گفتند. چیز به درد بخوری نگفتند. رفتند..."

اما "دوکتروف"، نویسنده‎ی فقید آمریکایی، چیزهای به در بخور زیادی گفت.

"رگتایم"(که یک شاهکار مسلم است)، "بیلی باتگیت"، "آب کردن"؛ لااقل این سه تا را من خوانده‎ام. مثل اینکه تازگی‎ها نشر چشمه چند کار تازه هم ازش چاپ کرده. حتما بخوانیدش.

....................................................................................................

روحش شاد.