دویدن با ذهن

کلمات، مسیرهای دویدن با ذهن را نشان می‎دهند... اینجا از ادبیات، سینما و هرآنچه دوست می‎دارم می‎نویسم

دویدن با ذهن

کلمات، مسیرهای دویدن با ذهن را نشان می‎دهند... اینجا از ادبیات، سینما و هرآنچه دوست می‎دارم می‎نویسم

این صداها بودن که منو کُشتن

گوش کنید

مسلم است که من ژاپنی نمی‎دانم و نمی‎فهمم این خانم "ایشیکاوا سایوری"، خواننده‎ی این آهنگ به ژاپنی چه می‎گوید. اما موسیقی(صداها، انواع صداها مثل صدایی که از گلوی آدمی یا سازها در هوا پخش می‎شود و ذهنِ مولکول ها را مرتعش می‎کند)، زبانِ  غیر قابل ترجمه و مشترک بین همه است. زبان موسیقی، غیر قابل ترجمه و مشترک است؛ بین ما و همه.

اینجاست که می‎شود با رضایت خاطری از کیف و درد، دوباره و دوباره این دیالوگ از داستانِ بی نظیرِ "پدرو پارامو" از "خوان رولفو" را به یاد آورد و سری به کتابش زد:

" حق با توست دوروتِئا. این صداها بودن که منو کُشتن.... به نظر می‎اومد اون صداها از دیوارها می‎آن.."

نظرات 9 + ارسال نظر
زری ورپریده جمعه 23 مرداد 1394 ساعت 11:12

باعث شدی برم ببینم

خیلی خوبه

.. چهارشنبه 21 مرداد 1394 ساعت 06:54 http://zanitanhawador.blogsky.com

سلام یه داستان از موراکامی جانتان گذاشتم برمیگردم سر فرصت میخونمتون جناب مدیدی..

سلام بسیار به شما
ممنون. لطف کردید. می خونمش حتما :)

درخت ابدی سه‌شنبه 20 مرداد 1394 ساعت 18:13 http://eternaltree.persianblog.ir

کار عاشقانه‌ی خیلی قشنگی بود. ممنون
به نظرم این قطعه الد سانگیه که کلام ژاپنی روش گذاشته شده و البته با اجرای ارکسترال. ملودی‌ش خیلی ایتالیاییه

مرسی بابت اطلاعاتی که دادی. من از موسیقی چیزی نمی دونم. اما می دونم که شما دستی برش داری درخت جان
+ راستش تو جواب یکی از خواننده های مطلب هم گفتم. خودم حدس می زدم که موسیقیش تلفیقی باشه. به خاطر شیوه ای که ساز بادی رو استفاده کرده. حالا که گفتی می بینم چندان بیراه هم فکر نمی کردم

مژگان دوشنبه 19 مرداد 1394 ساعت 00:11

سلام مجید عزیز
+ خیلی وقت هست دارم سعی می کنم تا لینکُ باز کنمُ دانلود کنمُ گوش بدم بعد نظر بدم ولی متاسفانه باز نمی شه
+ ولی درباره موسیقی ژاپنی من زیاد شنیدم. توی سینمای ژاپنُ چینُ حتی کره زیاد شنیدم.
+ به نظرم بیشتر ازصداهای طبیعت الهام می گیرند. منظورم سازهاشون هست.

سلام بر مژگانِ عزیز
+ اگه فک میکنی با ایمیل راحت تر میتونی دانلودش کنی، تا برات بفرستمش. خبرم کن
+ آره تو موسیقی سنتی شون این چیزی که میگی بیشتر نمود داره. این آهنگی که اینجا گذاشتم، سبکِ آهنگش یه جورایی بیشتر غربی تا ژاپنی. به خصوص سازهای بادی که توش استفاده شده و غوغا میکنه. اما احساس میکنم سبکِ خوندن این خانم، تلفیق بین ژاپنی و غربی هستش

اسماعیل بابایی یکشنبه 18 مرداد 1394 ساعت 09:12 http://falsafehayelajevardi.blogfa.com

خوشم اومد مجید جان،
هم از موسیقی، و به ویژه از اون خط پایانی نوشته ات.
سپاس!

نوش جان اسماعیل عزیز
مخلصم

دل آرام شنبه 17 مرداد 1394 ساعت 19:18 http://delaram.mihanblog.com

میدونین .. بد نیستن که مجید آقا ..

من یاد فیلمهای سامورایی و پیاله های کوچولو و عودهای خاص میوفتم... باید یه تم ژاپنی پیدا کنم تا منظورم رو برسونم. یه فلوت خاصی دارند انگار !

بله! اینایی که گفتید خوبن! مخصوصا نحوه ای که اون پیاله های کوچیک رو می برن بالا، با اون ادب و خشکیِ خاصی که توی حرکاتشونه

دارچین شنبه 17 مرداد 1394 ساعت 09:32

ممنون .

خواهش

نیلوفر جمعه 16 مرداد 1394 ساعت 15:18 http://rinaa.mihanblog.com/

سلام سایتتون بسیار عالی بسیار تک و بی نقصه.
تشکر میکنم و امیدوارم همینجور عالی به کارتون ادامه بدین
89158

کامنتای تبلیغاتی، روبه روز دارن پیشرفته تر میشن؛ دقت کردید؟؟؟
اما نمی دونم چرا هیچ وقت من باورشون نکردم و س زود فهمیدم تبلیغاتی ان :)))

دل آرام جمعه 16 مرداد 1394 ساعت 14:47 http://delaram.mihanblog.com

تم های ژاپنی در عین حال که یه حس و حال خاصی دارند. یه جورایی غریبی خاصی با ما دارند.

چطوری باید توصیف کنم نمیدونم.. صبر کن صبرکن فکر کنم. و جمله ای در خور برای این دلگویه و حس و حالم پیدا کنم

راستش من برعکس یه جور احساس نزدیکی می کنم باهاشون، نه احساس غربت. توصیف و توضیحشم به قول شما سخته :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد