دویدن با ذهن

کلمات، مسیرهای دویدن با ذهن را نشان می‎دهند... اینجا از ادبیات، سینما و هرآنچه دوست می‎دارم می‎نویسم

دویدن با ذهن

کلمات، مسیرهای دویدن با ذهن را نشان می‎دهند... اینجا از ادبیات، سینما و هرآنچه دوست می‎دارم می‎نویسم

"دستِ من خسته شد از بس که نوشتم" یا "جیم مثلِ جارموش"

_ این یارو، اینکه عمو مجید صداش می کنین، احمقی چیزیه؟

+ گمون نمی کنم. اون فقط حرف می زنه واسه خودش.

_ انگار اینجا نیست. انگار همیشه داره می ره. چی میگه از صُب تا حالا؟

+ میگه سایه ی دیوار، از دیوار درست تره. میگه سایه ی آدم و همه چیز همین جوریه.

_ اون تخته بندی که روش دراز به دراز افتاده چیه؟

+ خودش بهش می گه "شعر سرخپوست". قایقشه. روش، همه جاش با چاقوش نوشته "انگار قایقی مرا می برد".

- - - - - - - - - - - - - - - - - - -  - - - - -  - -- - - -  - - - - - - -  - - - - 

پ.ن(1): جنابِ "جیم جارموش"، فیلمی داره به نامِ "مرد مرده". سکانس آخرش، رسما" یه شعره؛ شعر قایق و رفتن.

پ.ن(2): عبارت مسطتاب "انگار قایقی مرا می برد"، متعلق به جناب ح.پناهی ست.



نظرات 4 + ارسال نظر
مهران یکشنبه 3 آبان 1394 ساعت 20:09 http://mehran.blogsky.com

زاک برون هم یه آهنگی داره به اسم Where The Boat Leaves From :)

مرسی؛ این جناب "زاک برون" رو نمی شناختم. پیشنهاد خوبیه :)

مژگان یکشنبه 3 آبان 1394 ساعت 13:12 http://cinemazendegi.blogsky.com/

منم مرده مرده جارموشُ دوست دارم
+ منم با نظر درخت جان ابدی موافقم.

پس این پست، یه چیزیش میشده به قولِ معروف
مردِ مرده عالیه مژگان جان

درخت ابدی شنبه 2 آبان 1394 ساعت 16:04 http://eternaltree.persianblog.ir

اعتراف می‌کنم نظر دادن به این مطلب سخته.

شاید ابهام اش زیادیه. نمی دونم.
فیلم مرد مرده ی جارموش، از شعرهای ویلیام بلیک و عرفان سرخپوستی و مرگ و اینها حرف می زنه. سکانش آخر فیلم هم آمیزه ای از ایناست.

من جمعه 1 آبان 1394 ساعت 21:06 http://taccuino.blogfa.com

آقای جارموش در قید حیات هستند و هنوز "فقید" نشده اند که!...

درسته! اشتباه فکر می کردم. مرسی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد